دوربین مدار بسته

دوربین مدار بسته

نصب دوربین مدار بسته - دزدگیر و اعلام حریق
دوربین مدار بسته

دوربین مدار بسته

نصب دوربین مدار بسته - دزدگیر و اعلام حریق

چراتخم مرغ را نباید شست؟

یک متخصص تغذیه و صنایع غذایی گفت: شستن تخم مرغ روزها قبل از مصرف و نگهداری آن در یخچال موجب آلودگی و نفوذ میکروبها به داخل تخم مرغ می شود.

تخم مرغ را هرگز نشویید

یک متخصص تغذیه و صنایع غذایی گفت: شستن تخم مرغ روزها قبل از مصرف و نگهداری آن در یخچال موجب آلودگی و نفوذ میکروبها به داخل تخم مرغ می شود.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سلامت آنلاین ، دکتر فرزاد شیدفر افزود: بهتر است پس از خریداری تخم مرغ در منزل تخم مرغ شسته نشود، این کار باعث نفوذ بیشتر میکروبها به داخل تخم مرغ می شود . به یاد داشته باشیم که برخی از میکروبها از جمله سالمونلا در داخل تخم مرغ خیلی سریعتر ایجاد آلودگی می کنند و می توانند سبب آلودگی تخم مرغ و غذاهایی شوند که تخم مرغ در آنها حرارت کافی ندیده است.

وی با اشاره به اینکه در بسیاری از کشورهای اروپایی آلودگی تخم مرغ به سالمونلا اپیدمی های بسیاری را به وجود آورده است در مورد شناسایی تخم مرغ سالم گفت :یکی از راههای شناسایی تخم مرغ سالم این است که آن را در درون آب قرار دهیم و اگر تخم مرغ روی سطح آب قرار گیرد این نشان می دهد که تخم مرغ کهنه است و نباید مصرف شود و تخم مرغ سالم در ته آب و به شکل افقی قرار می گیرد .

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران افزود : همچنین چنانچه تخم مرغ شکسته شود و زرده و سفید مخلوط شود این امر نشان دهندگی کهنگی تخم مرغ است چرا که زرده و سفیده تخم مرغ سالم جدا از یکدیگر قرار دارند و مخلوط نمی شوند .

وی در مورد تخ آبپز نیز خاطر نشان کرد: در تخم مرغ آبپز زرده نباید به بدنه تخم مرغ چسبیده باشد همچنین نباید زرده در تخم مرغ تازه و طبیعی هویدا باشد و باید میان سفیده مخفی شده باشد .

زندگینامه ویکتور هوگو

ویکتور ماری هوگو، داستان نویس ، شاعر و نمایشنامه نویس برجسته فرانسوی است.آثار او به بسیاری از افکار سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد . ویکتور ماری هوگو، داستان نویس ، شاعر و نمایشنامه نویس برجسته فرانسوی در ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ میلادی در “بزانسون ” به دنیا آمد و در ۲۲ می ۱۸۸۵ میلادی چشم از جهان فرو بست . او شخصیت برجسته ادبی در قرن ۱۹ میلادی و نماینده پیشتاز و مدافع مکتب رمانیتسم بود . هوگو در جوانی محافظه کار بود ، بعدها به شدت درگیر امور سیاسی جمهوری خواهانه شد . آثار او به بسیاری از افکار سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره دارد . با این حالی در جوامع انگلیسی زبان دو رمان اصلی او بسیار مشهور و شناخته شده است . گوژپشت نوتردام (۱۸۳۳) و بینوایان (۱۸۶۲)

هوگو

      همچنین در سرودن اشعار غنایی در قرن ۱۹ میلادی برجسته و سرشناس بود .


ویکتور تا ۱۰ سالگی با پدرش که ژنرال ارتش ناپلئون بود سفر می کرد و سپس در سال ۱۸۱۲ با مادرش که به شدت طرفدار نظام پادشاهی بود در پاریس اقامت گزید . او در مدتی کوتاه به عنوان شاعر و داستان نویس ، موفقیت هایی بدست آورد و در سال ۱۸۲۲ با معشوقه دوران کودکی اش ، ” آدل فوشر” ازدواج کرد. خانه این زوج محل ملاقات نویسندگان پیرو مکتب رمانتیک بود . از میان این نویسندگان می توان به ” آلفرد داویگنی ” و “چارلز آگوستین سنت بوو” منتقد اشاره کرد .

چاپ سومین مجموعه شعر هوگو ، قصاید و تصانیف عاشقانه (۱۸۲۶) ، دورانی پر تنش و پر از خلاقیت بوجود آورد . در طی ۱۷ سال آتی ، مقالات مختلف ، سه رمان پنج جلد کتاب شعر و نمایشنامه از هوگو منتشر گردید . با این حال شکست نمایشنامه منظوم او در سال ۱۸۴۳ میلادی و به دنبال آن مرگ دخترش ” لئوپولدین ” ، به بسیار مورد علاقه وی بود وقفه ای در خلاقیت شگفت آورش ایجاد کرد .

او در سال ۱۸۴۵ یک پست سیاسی در حکومت وابسته به قانون اساسی شاه لوئیس فیلیپه ، قبول کرد و در سال ۱۸۴۸ نماینده مردم شد و بعد از لوئیس ناپلئون بناپارت ، رییس جمهور ” جمهوری دوم ” در فرانسه شد . او علیه اعدام و بی عدالتی اجتماعی سخن راند و بعدها در مجمع قانونگذاری و مجمع وابسته به قانون اساسی انتخاب شد .

وقتی ناپلئون در سال ۱۸۵۱ قدرت را به طور کامل در دست گرفت قانون اساسی ضد پارلمانی را جایگزین کرد . هوگو او را علنا خائن فرانسه نامید . عقاید جمهوری خواهانه هوگو باعث تبعدش شد . او ابتدا به بروکسل و سپس به جزیره جرزی و نهایتا به جزیره گریزین که از جزایر دریایی مانش است ، تبعید شد . در آنجا بود که به نوشتن درباره نکوهش اعمال ظالمانه حکومت فرانسه ادامه داد و مقالات مشهور او بر ضد ناپلئون سوم در فرانسه ممنوع شد . با این وجود این مقالات تاثیر زیادی از خود به جای گذاشتند.

هوگو در تبعید در زمینه نویسندگی به تکامل و پختگی رسید و اولین اشعار حماسه مصنوع خود را با نام ” افسانه قرن ها ” کتاب بینوایان و …نوشت . با وجود اینکه ناپلئون سوم در سال ۱۸۵۹ تمام تبعیدی های سیاسی را عفو کرد اما هوگو از پذیرش این عفو سرباز زد زیرا پذیرش عفو بدین معنی بود که او دیگر نباید از دولت انتقاد کند .

او پس از سرنگونی امپراطوری روم در سال ۱۸۷۰ به عنوان قهرمان ملی به پاریس بازگشت و عضو مجمع نمایندگان ملی بعد به عنوان سناتور ” جمهوری سوم ” انتخاب شد

دیدگاههای مذهبی ویکتور

دیدگاههای مذهبی هوگو در طول زندگی اش به سرعت تغییر کرد . او در جوانی به عنوان مسیحی کاتولیک سوگند یاد کرد که مقامات و مسئولان کلیسا احترام بگذارد . اما به تدریج تبدیل به کاتولیکی شد که به وظایف دینی اش عمل نمی کند و بیش از پیش به بیان دیدگاههای ضد پاپ و ضدکشیشی پرداخت . در طی دوران تبعید به طور تفننی به احضار روح می پرداخت و در سالهای بعد خداشناسی بر پایه عقل را که مشابه آنچه که مورد حمایت “ولتر” نویسنده فرانسوی بود، پا بر جا کرد

در سال ۱۸۷۲ وقتی متصدی آمارگیری از هوگو پرسید که آیا کاتولیک است یا نه او پاسخ داد : “خیر، من آزاد اندیش هستم . “هوگو هیچگاه بیزاری خود را از کلیسای کاتولیک از دست نداد . این انزجار به دلیل بی تفاوتی کلیسا نسبت به وضعیت بد کاری زیر سلطه ظلم وجود حکومت پادشاهی و شاید هم به خاطر قرار گرفتن اثر هوگو ( بینوایان ) در لیست کتابهای ممنوعه پاپ بود .

هنگام مرگ دو پسرش ، چارلز و فرانسوا ویکتور ، او اصرار داشت که آنها بدون صلیب عیسی یا کشیش به خاک سپرده شوند . او در وصیت نامه اش هم همین شرط را برای خاکسپاری خود گذاشت . هوگو با اینکه معتقد بود عقاید کاتولیک منسوخ و رو به زوال است اما هیچگاه مستقیما از عرف و سنت انتقاد نکرد . او همچنان به عنوان فردی که به وجود خدا معتقد است ، باقی ماند . او عمیقا به قدرت و ضرورت حمد وستایش ایمان داشت

عقل گرایی هوگو را در اشعارش از قبیل “تورکمادا” (۱۸۶۹، درباره تعصب مذهبی ) ، پاپ (۱۸۷۸ ، کتابی است ضد کشیشی ) ، دین و ادیان (۱۸۸۰، در مرود رد سودمندی کلیساها ) و غیره می توان مشاهده کرد . هوگو می گفت: ادیان به تدریج از بین می روند ، اما این خداست که باقی می ماند. او پیش بینی می کرد که مسیحیت بالاخره روزی از بین خواهد رفت اما مردم همچنان به خدا ، روح و تعهد معتقد خواهند ماند .

سالهای پایانی و مرگ هوگو

وقتی هوگو در سال ۱۸۷۰ به پاریس بازگشت مردم از او به عنوان قهرمان ملی استقبال کردند . هو گو علیرغم محبوبیتش ، برای انتخاب دوباره در مجمع نمایندگان ملی در سال ۱۸۷۲ هیچ تلاشی نکرد . دو دهه آخر زندگی هوگو به خاطر بستری شدن دخترش در آسایشگاه روانی ، مرگ دو پسرش و نیز مرگ آدل (۱۸۶۸) بسیار ناراحت کننده بود

دختر دیگرش ،‌لئوپولدین ، در سال ۱۸۴۳ در یک حادثه قایق سواری غرق شد . هوگو با توجه به لطمات روحی و روانی که بر او وارد شده بود همچنان به نوشتن ادامه داد و در سیاست هم تا سال ۱۸۷۸، که سلامتی اش رو به زوال گذاشت ، فعال ماند . او در ۳۰ ژانویه ۱۸۷۶ در انتخاب مجلس سنا ، که اخیرا تاسیس شده بود انتخاب شد دوره آخر فعالیت سیاسی او ، یک ناکامی به شمار می آید .

در فوریه ۱۸۸۱ هوگو هفتاد و نهمین سالگرد تولدش را جشن گرفت . به پاس این حقیقت که هوگو وارد هشتادمین سال زندگی اش شده ، یکی از بزرگترین مراسم بزرگداشت برای این نویسنده که در قید حیات بود ، برگزار شد

مراسم جشن از روز بیست و پنجم فوریه با اهدای گلدان سور( نوعی چینی فرانسوی ) به هوگو آغاز شد . این نوع گلدان هدیه ای سنتی برای مقامات عالی رتبه بود که به ویکتور هوگو اهدا شد . روز ۲۷ فوریه بزرگترین رژه در تاریخ فرانسه برگزار شد . رژه کننده ها شش ساعت راهپیمایی کردند تا از مقابل هوگو که پشت پنجره اتاقش نشسته بود رد شوند . سربازان راهنما برای اشاره به ترانه کوزت در بینوایان گل های گندم به گردن خود آویخته بودند .

ویکتور هوگو در ۲۲ می ۱۸۸۵ در ۸۳ سالگی از دنیا رفت . مرگ او باعث سوگی ملی شد و بیش از ۲ میلیون نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند . هوگو تنها به خاطر شخصیت والای ادبی در ادبیات فرانسه مورد تکریم قرار نگرفت بلکه به عنوان سیاستمداری که به تشکیل و نگهداری “جمهوری سوم ” و دموکراسی در فرانسه کمک کرد از او قدردانی به عمل آمد .

لینک مطالب خواندنی:

مطالب  تکنولوژی

مطالب متفرقه

مطالب پزشکی

روشهای دستیابی به موفقیت

زندگی نامه گوته

گوته یک مغز متفکر جهانی است . او در عین حال که شاعری عمیق و حساس است، سیاستمداری مجرب و کارکشته و دانشمندی مبتکر و بزرگ محسوب می شود. نیروی نبوغ با تعادل تمام در کلیه استعدادهای بشری در نهاد او مخمر بوده و به تمام اشکال هنری و فکری آشنایی داشته و اگر چه اختصاصی به مکتب خاصی ندارد لیکن شاهکاری از خود به جا گذاشته است که نه تنها بر تمام ادبیات آلمان سایه انداز است بلکه چون تاجی بر تارک ادبیات اروپایی می درخشد.


یوهان ولفگانگ فن گوته

Johann Wolfgang Von Goethe  فیلسوف، شاعر، نویسنده و متفکر بزرگ آلمانی در ۲۸ اوت سال ۱۷۴۹ در «فرانکفورت » (۱) متولد شد و در ۲۲ مارس سال ۱۸۳۲ در «ویمار» (۲) چشم از جهان فرو بست. پدرش مشاور سلطنتی بود و می خواست پسرش یک حقوق دان با تجربه شود. گوته دوران کودکی خود را در آغوش پر مهر خانواده گذراند و تحصیلات اولیه را نزد استادان خصوصی و معلمین سرخانه به اتمام رساند. آنها زبان های یونانی ، لاتین، ایتالیایی، انگلیسی، عبری، زبان یهودیان اروپای شرقی ، موسیقی و نقشه کشی را به وی آموختند. زبان فرانسه را نیز در سال ۱۷۵۹ هنگامی که سپاهیان «لویی پانزدهم» در طی جنگ های هفت ساله، شهر فرانکفورت را اشغال کرده بودند آموخت. در سال ۱۷۶۵ بنا به اصرار پدرش برای فرا گیری علم حقوق به «لایپزیک» (۳) رفت و سه سال در آن شهر ماند و با دختر پانسیون داری در آنجا ارتباطی صمیمی و عاشقانه برقرار کرد، نخستین اشعار او از همین عشق الهام گرفته است. پس از چندی عاشق دختر استاد نقشه کشی خود شد اما این عشق عمیق تر و آرام تر بود. در شهرلایپزیگ روح پر عطش گوته خرسند نبود و او اغلب به مطالعه ادب و فلسفه می پرداخت؛ با این همه تحصیل حقوق را به پایان رسانید و مدتی هم در شیمی و کالبد شناسی و معماری کار کرد و بر تمام آنها مسلط شد. در سال ۱۷۶۸ در حالی که بیمار بود، به فرانکفورت بازگشت و به تقلید از مادرش به محافل مذهبی رفت و آمد داشت. وقتی حالش بهتر شد برای تکمیل تحصیلات حقوق خود به «استراسبورگ » (۴) رفت و در اوت ۱۷۷۱ به اخذ دانشنامه ی لیسانس توفیق یافت. در این شهر هم او دلباخته دختر وزیری شد. این ماجرای عشقی در روح حساس «گوته» سخت اثر گذاشت گرچه کار این عشق به ازدواج نکشید. در مراجعت به فرانکفورت به تشویق «هردر» حکیم و فیلسوف آلمانی که نفوذ زیادی در «گوته» پیدا کرد به نوشتن درام پرداخت که در سال ۱۷۷۴ منتشر شد و بدین ترتیب نام او در شمار بزرگان ادب جای گرفت. از این زمان به بعد فکر آفرینش بزرگترین شاهکار خود« فاوست » (۵) را پیدا کرد، از ماه مه تا سپتامبر ۱۷۷۲ اقامت در «وتزلار» و اشتغال به یک شغل قضایی در آن شهر وی را با دختر جوانی به نام «شارلوت بوف» آشنا کرد و «گوته» سخت عاشق و دلباخته او شد، ولی این دختر، زن رفیقش «کستنر» بود و به همین جهت «گوته» امیدی به این عشق نداشت لیکن محصول این عشق آفرینش یکی دیگر از شاهکارهای او به نام «ورتر» (۶) است که در سال ۱۷۷۴ انتشار یافت. در مراجعت به فرانکفورت یک سری درامهای عالی نوشت که از آن جمله «پرومته» در ۱۷۷۲، «کلاویگو» (۷) در ۱۷۷۴ و «استلا» (۸) در سال ۱۷۷۶ که به یاد دختری زیبا از اهل فرانکفورت نگارش یافته است، را می توان نام برد. نیز در این ایام قسمتی از شاهکار جاویدان خود«فاوست» را به رشته تحریر کشید. از سال ۱۷۷۵ مسیر زندگی گوته تغییر کرد. دوک بزرگ «ویمار» به نام «کارل او گوست» (۹) او را به دربار خود فرا خواند. گوته مشاور دوک شد و به امور سیاسی و اقتصادی علاقه پیدا کرد و ضمناً دنبال تحقیقات علمی و مطالعات ادبی خود را نیزگرفت. لیکن مجال او برای ادبیات و تالیف آثار کمتر بود، چه او زمانی مشاور سفارت و هنگامی نیز وزیر دربار ویمار شد. با این وصف دراین ایام گوته از مکتب رمانتیسم ورتر خود پا فراتر گذاشت و پخته تر و کامل تر شد و درام «ایفی ژنی » (۱۰) او که درسال ۱۷۷۹ در ویمار نمایش داده شد، شاهدی بر این مدعی است. سفر ایتالیا مرحله ی تازه ای درسیر افکار گوته به شمار رفت و رجعت به هنر عهد باستان، اندیشه او را سخت به خود مشغول داشت. با این وصف در آثاری که وی در این هنگام در ایتالیا نوشته است اثر فکر ایتالیایی دیده نمی شود. در سال های ۱۷۹۲ و ۱۷۹۳ گوته در جنگهای پروس با فرانسه شرکت کرد و بیست سال بعد خاطراتی راجع به این جنگ ها نوشت. آشنایی او با «شیلر» شاعر بزرگ آلمان در سال ۱۷۹۴ نور تازه ای به حیات او تاباند و گوته با همکاری شیلر در سال ۱۷۹۶ مجموعه اشعاری به نام «گزنیا» (۱۱) منتشر ساخت. سپس رمان بزرگی را که شرح حال خود اوست تألیف کرد و آن را «سال های کار آموزی ویلهم مستر» نامید. در سال ۱۷۹۷ منظومه بورژوائی به نام «هرمان و دوروته » (۱۲) منتشر ساخت و این منظومه شهرت او را به حداعلی رساند و در این سال ها است که «دوک ویمار» او را از همه القاب و عناوینش معزول کرد و گوته به مدیریت تئاتر ویمار اشتغال ورزید و ضمناً به مطالعات زمین شناسی و گیاه شناسی پرداخت و رسالاتی چند نیز در این باره به رشته تحریر در آورد. در سال ۱۸۰۵ شیلر در گذشت و گوته نیز به بیماری مهلکی دچار گشت که نزدیک بود او را از پای در آورد.این بیماری گوته را بسیار ضعیف ساخت. در سال ۱۸۰۸ نخستین قسمت «فاوست» منتشر شد. در آن سال جشنی به افتخار «ناپلئون بناپارت» امپراطور فرانسه در «ارفوست» بر پا شد که گوته در آن شرکت کرد ؛ مذاکره او با ناپلئون در آن شهر معروف است. گوته از طرف ناپلئون به دریافت نشان عقاب لژیون دونور مفتخر گردید. سالهای آخر عمر گوته به تکمیل شاهکار بزرگش فاوست گذشت و قسمت دوم این اثر بزرگ در سال ۱۸۳۳ یعنی چند روز قبل از مرگش به اتمام رسید. گوته یک مغز متفکر جهانی است . او در عین حال که شاعری عمیق و حساس است، سیاستمداری مجرب و کارکشته و دانشمندی مبتکر و بزرگ محسوب می شود. نیروی نبوغ با تعادل تمام در کلیه استعدادهای بشری در نهاد او مخمر بوده و به تمام اشکال هنری و فکری آشنایی داشته و اگر چه اختصاصی به مکتب خاصی ندارد لیکن شاهکاری از خود به جا گذاشته است که نه تنها بر تمام ادبیات آلمان سایه انداز است بلکه چون تاجی بر تارک ادبیات اروپایی می درخشد. در مقایسه او با «شکسپیر» گفته اند: «آنچه شکسپیر از درون خود الهام گرفته، گوته با ممارست و مطالعه زیاد آموخته است». گوته گر چه از الهامات شاعرانه عصر الیزابت برخوردار نبوده اما قوه تفکر بسیار وسیع و قریحه سرشارش او را به مقام معنوی بسیار والا رسانده است و این قولی است که همگی بر آنند. گوته یکی از نوابغ بزرگ دنیا است که کتاب هایی درباره «حافظ» شاعر نامی ایران نوشته است . از آثار دیگر او می توان «اگمونت » (۱۳) و «تاسو» را نام برد.


لینک مطالب خواندنی:

مطالب  تکنولوژی

مطالب متفرقه

مطالب پزشکی

روشهای دستیابی به موفقیت

روش از بین بردن رسوب های آهکی کتری

رسوب های آهکی داخل کتری که پس از مدتی استفاده از آن پدیدار می شوند، یک ترکیب کلسیمی رایج در لوازم آشپزخانه هستند که به طور مرتب با آب در تماس هستند و البته یک مزاحم همیشگی محسوب می شوند. این رسوبات سخت با یک عامل پاک کننده درست به خوبی از بین می روند و یکی از این مواد لیمو است.

از بین بردن رسوب ها


ماهیت اسیدی لیمو به شل شدن رسوبات آهکی کمک می کند و حتی بویی فوق العاده به لوازم آشپزخانه می بخشد.

1. آب مقطر را تا حداکثر ظرفیت کتری داخل آن بریزید.

2. دو یا 3 لیمو را قاچ کرده و داخل کتری بیندازید.

3. آب را به نقطه جوش برسانید و سپس کتری را از روی حرارت برداشته و اجازه دهید خنک شود.

4. پس از خنک شدن آب، از یک برس نرم برای پاکسازی داخل کتری استفاده کنید.

5. دو یا سه بار داخل کتری را با آب تمیز بشویید.

6. سطح داخلی بدنه کتری را با یک پارچه تمیز پاک کنید و آن را در برابر جریان هوا قرار دهید تا به طور کامل خشک شود.

اگر همچنان رسوبی باقی مانده است این روند را بار دیگر تکرار کنید.