دوربین مدار بسته

دوربین مدار بسته

نصب دوربین مدار بسته - دزدگیر و اعلام حریق
دوربین مدار بسته

دوربین مدار بسته

نصب دوربین مدار بسته - دزدگیر و اعلام حریق

سوئیچ شبکه چیست ؟


یک سویچ شبکه (Network Switch)، دستگاهی است که امکان تبادل مستمر اطلاعات (دیتا) را بین چند دستگاه متصل به یک شبکه محلی (LAN) فراهم می‌سازد. (از قبیل رایانه , مسیریاب , چاپگرهای تحت شبکه , دوربین های مدار بسته و ....)

البته یک هاب 

network hub

 

نیز تقریبا همین کار را می‌کند با این تفاوت که هاب، تمامی دیتا و اطلاعات را بصورت یکسان و بدون غربال‌گری برای تمام دستگاه‌های متصل به شبکه، ارسال می‌کند و در واقع یک هاب (بر خلاف سوئیچ)، نمی تواند یک دیتای اختصاصی را فقط برای یک دستگاه خاص موجود در شبکه، ارسال کند.  ولی یک سویچ با اختصاص یک آپی

(IP) منحصر به فرد به هر دستگاه (پورت) متصل شده، امکان ارسال اطلاعات به هر دستگاه متصل را به صورت مجزا و اختصاصی فراهم می‌سازد.

از Switch می توان در یک شبکه خانگی کوچک تا در شبکه های بزرگ با Backbone های چند گیگابایتی استفاده کرد.

پس با استفاده از یک سوئیچ:

  • می‌توان یک بسته‌ی دیتا را (data packet) فقط و فقط به یک دستگاه متصل به شبکه ارسال کرد.
  • بار ترافیکی شبکه کاهش یافته و در نتیجه موجب افزایش عمکرد آن می‌شود.
  • همچنین موجب ارتقای امنیت می‌گردد زیرا، دیتای ارسال شده به یک دستگاه خاص، از سوی سایر دستگاه‌های متصل به شبکه، قابل ردیابی و مشاهده نمی‌باشند.

·         برخی مزیت های و قابلیت های سوییچ:
1-Switch امکان برقراری ارتباط بین ده ها و گاها صدها دستگاه را به طور مستقیم و هوشمند به ما می دهد
2- Switch امکان برقرای ارتباط با سرعت بسیار بالا را فراهم می کند
3-Switch امکان نظارت و مدیریت بر عملکرد کاربران را فراهم می کند
4-switch امکان کنترل پهنای باند مصرفی کاربران را فراهم می کند
5-Switch امکان تفکیک شبکه به بخش های کوچکتر و مشخص کردن نحوه دسترسی افراد به قسمت های مختلف را فراهم می کند.

یک مثال:

سویچ‌ها در توسعه کارایی شبکه تاثیر به‌سزایی دارند. به عنوان نمونه برای اتصال همزمان چندین دستگاه به اینترنت، می‌توانید ابتدا اینترنت را وارد یک سوئیچ کرده و سپس به کمک آن سوئیچ، اینترنت را بین دستگاه‌های مختلف به اشتراک بگذارید. در واقع، اکثر مودم‌های وایرلس ADSL موجود در بازار امروز، مجهز به یک سوئیچ نیز می‌باشند و از طریق آن سوئیچ است که امکان اتصال همزمان به اینترنت از دستگاه‌‌های مختلف فراهم می‌شود.



اینترنت از یک روتر وارد سوئیچ شده و بعد بین دستگاه‌ها توزیع می‌شود

سویچ‌ها همچنین از نظر تعداد پورت اتصالی و سرعت انتقال اطلاعات دارای انواع مختلفی هستند. سویچ‌های عادی و خانگی  به طور متوسط دارای ۴ تا ۸ پورت هستند و سویچ‌های صنعتی که بین ۳۲ تا ۱۲۸ پورت اتصالی را پشتیبانی میکنند. از نظر سرعت هم آنهایی که در شبکه‌های خانگی مورد استفاده قرار می‌گیرند تا 1Gbps و انواعی که به طور مثال در دیتا‌سنتر‌ها کاربرد دارند امکان انتقال دیتا تا 10Gbps را دارا هستند.

پس می توان گفت با توجه به این نکته که اکثر مودم‌های وایرلس ADSL موجود در بازار به صورت پیش‌فرض مجهز به سوئیچ (و حتی روتر) هم هستند، ما تقریبا هیچ‌گاه در خانه به یک دستگاه مستقل سوئیچ نیازی نداریم

تفاوت بین سوئیچ و هاب چیست؟

حتی اگر فکر کنیم که سوئیچ ها و هاب ها هر دو برای اتصال بخش های شبکه مورد استفاده قرار می گیرند ، هنوز هم برخی تفاوت های مهم بین آن دو وجود دارد.

هاب وسیله ای ساده است که  تمام ترافیک ورودی به هاب را به سایر پورت ها می فرستد که می تواند منجر به ترافیک غیر ضروری در شبکه و در نتیجه تصادم شود.

از طرف دیگر، سوئیچ ها در مورد دستگاهی که به آنها متصل است اطلاعاتی جمع آوری می کنند و ترافیک ورودی را تنها به پورت مربوطه ارسال می نمایند، همچنین سوئیچ امکان حفظ ارتباطات به طور همزمان را دارد. بنابراین هاب ها برای شبکه های کوچک مناسب هستند در حالی که، سوئیچ ها برای شبکه های بزرگ ترافیک سنگین تر مناسب ترند.


اطلاعات کامل در مورد دوربین های مدار بسته

اطلاعات کامل در مورد تجهیزات دوربین مدار بسته

اطلاعات کامل در مورد دی وی آر DVR

اطلاعات کامل در مورد شبکه

 

لیست مقالات دوربین مدار بسته

لیست مقالات تجهیزات مدار بسته

لیست مقالات  دستگاه ضبط و پخش

        لیست مقالات شبکه

نصب  و فروش  دوربین مدار بسته-نصب دزدگیر-نصب اعلام حریق- دفتر تهران-66735116-66732177

شرکت حامی/www.hamicam.com  



۷ نشانه‌ ای که ثروتمند بودن شما را تعیین می‌کند

۷ نشانه‌ ای که ثروتمند بودن شما را تعیین می‌کند

ثرو‌تمند بودن تنها نمی‌تواند به معنای داشتن توانایی مالی خرید چیزهایی که برای دیگران غیر ممکن است، باشد. شاید بسیاری به ثروت این دیدگاه را داشته باشند اما از نگاه میلیونر‌ها پول تنها یک دوست یا ابزار است و درآمدِ بالا نمی‌تواند همه چیز را در زندگی تغییر دهد. با ما همراه باشید تا با ویژگی‌های یک فردِ ثروتمند آشنا شوید.

ثروتمند بودن نسبی است


ثروتمند بودن نسبی است

شاید از نگاه شما، ثروتمند بودن به معنی داشتن درآمدی بیشتر از بسیاری از مردم است، شاید به معنی توانایی خرید یک عمارت بزرگ و پر زرق و برق باشد، شاید هم به معنی گذراندن تمام زندگی از یک تعطیلات لوکس به تعطیلات لوکسی دیگر است. اما بانکدار و سرمایه‌گذار سابق، کریستین آدیس می‌گوید هنگامی که درآمدی برابر با ۴۰ درصد از حقوق پیشین خود را داشته و در حال سفر به سر‌تا‌سر دنیا بوده، احساس ثروتمندی بیشتری داشته است.

نیک و داریک سوییفت هم کارشان را ترک کردند تا درآمد قبلی خود را  کاهش دهند. آن‌ها می‌گویند زمانی که درآمدِ کمتری دارند، خوشحال‌تر هستند. این ستاره‌های میلیونر خودساخته می‌گویند که روابط ارزشی بسیار بالاتر از پولی که به دست می‌آورند، دارد.

در نهایت، ثروت‌مند بودن می‌تواند به معنای خوشحال بودن باشد. اما به هر حال برای هر شخص می‌تواند معنای متفاوتی داشته باشد. در هر صورت چند نشانه کلی برای سنجش ثروتمند بودن، بدون در نظر گرفتن نحوه نگرش شما به ثروت، وجود دارد.

شما می‌توانید پول خود را پس‌انداز کنید

rich

رابرت کیوساکی  در کتاب امور مالی شخصی خود با عنوان پدر پولدار، پدر بی‌پول می‌نویسد:

بسیاری از مردم تشخیصی اشتباه در این زمینه دارند. موضوع اصلی میزان درآمد شما نیست، بلکه  مسئله اصلی میزان پس‌انداز شما است.

در پایان روز، پول مشکلات مالی را حل نمی‌کند و در واقع آن‌ها را تشدید می‌کند. برندگان یک قرعه‌کشی را در نظر بگیرید که پولِ به دست آورده را در طی چند سال اندک از دست می‌دهند یا به ورزش‌کارانی حرفه‌ای فکر کنید که در دهه ۲۰ زندگی خود درآمد بالایی دارند، اما زندگی خود را با بی‌پولی به پایان می‌رسانند.

کیوساکی توضیح می‌دهد:

پول معمولا کاستی‌های غم‌انگیز بشر را آشکار می‌سازد و چیزی را که نمی‌دانیم در کانون توجه ما قرار می‌دهد. به همین دلیل است که اغلب کسی که یک ثروت باد‌آورده و ناگهانی به دست می‌آورد، مانند ارث، افزایش حقوق و برنده شدن در قرعه کشی، در مدت کوتاهی به همان شرایط مالی سابق بازمی‌گردد یا حتی بد‌تر از آن، ممکن است شخص به شرایطی بد‌تر از قبل برسد.

اگر شما می‌توانید بخشی از پولی که به دست می‌آورید را پس‌انداز کنید، باید گفت که در وضعیت خوبی هستید.

زندگی کردن راحت با خرجی کمتر از درآمد دریافتی

money

یکی از اصول مهم در مدیریت پول خرج کردن مقداری کمتر از میزان درآمد است، شما هزینه‌هایی کمتر از درآمدی که کسب می‌کنید، دارید، این مهم نیست که چقدر بیشتر پول دریافت می‌کنید. میلیاردر خود ساخته آنتونی هسیه می‌گوید که او زندگی کردن با هزینه‌هایی کمتر از درآمد را از پدر و مادر خود یاد گرفته است؛ آن‌ها از تایوان به امریکا مهاجرت کرده بودند. او می‌گوید که این عادت به او کمک بسیاری کرده و توانسته که ۳۰ سال به این روش زندگی کند. این فرد دلیل اصلی موفقیتش را اطمینان از عدم ولخرجی در زندگی و کارش می‌داند.

زندگی کردن با چنین شرایطی، یعنی کمتر از درآمد دریافتی هزینه کردن، شاید برای عده‌ای که در حال انجام آن هستند کار سختی نباشد. اما بسیاری از پس این کار بر‌نمی‌آیند. یک گزارش در سال ۲۰۱۵ در امریکا نشان می‌داد که بیش از نیمی از مردم (۵۵٪) بیشتر از درآمد خود خرج می‌کنند.

شما در نهایت قادر به خرید چیز‌هایی که واقعا می‌خواهید، هستید

rich

اگر شما بتوانید یک قایق تفریحی را با پول نقد بخرید، بسیاری از مردم این عقیده را دارند که شما ثروتمند هستید. اما اگر شما بتوانید پنج سال بعد از این‌که تصمیم می‌گیرید یک قایق تفریحی بخرید، با پنج سال پس‌انداز و سختی کشیدن و کم‌خرج کردن، موفق به خرید قایق رویاییِ خود شوید، باز هم یک فردِ ثروتمند هستید.

اما آمارها نشان می‌دهند که آمریکایی‌ها در پس‌انداز پول موفق نیستند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیش از ۳۰ درصد مردم پس‌انداز خانگی ندارند و در یک نظرسنجی از ۴،۵۰۰ امریکایی مشخص شد که یک سوم آن‌ها هیچ پس‌اندازی برای دوران بازنشستگی خود ندارند.

شما با برنامه‌ریزی قادر به پرداخت هزینه‌های بازنشتگی خود هستید

rich

بازنشستگی دوره پر‌خرجی است. کارشناسان می‌گویند که شما نیاز دارید که ۷۰ تا ۸۰ درصد از درآمد خود را برای دوران بازنشستگی پس‌انداز کنید. حتی اگر شما در منطقه‌ای با هزینه‌های پایین زندگی می‌کنید، بازنشستگی دوره‌ای است که شما باید مدت زیادی را بدون درآمد سر کنید.

به طور معمول، سنِ بازنشستگی ۶۵ سال است، اما در امریکا، ۲۰ درصد از افراد با سن ۶۵ سال یا بیشتر، هنوز هم کار می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که دلیل اصلی کار کردن بیشتر از نیمی از آن‌ها مسائل مالی است.

اگر شما بتوانید هر زمان که خواستید بازنشسته شوید و هزینه‌های آن را پرداخت کنید، در شرایط خوبی هستید.

انگیزه شما صرفا پول نیست

money

یکی از مسائلی که در مورد بسیاری از میلیونر‌‌های خود ساخته صدق می‌کند، این است که آن‌‌ها صرفا برای پول کار نمی‌کنند. آن‌ها تمایل دارند روی مسائلی به غیر از پول تمرکز کنند و به دنبال حل مشکلات، یافتن شور و شوق یا ایجاد کردن کسب و کار تا جای ممکن هستند. اگر نمی‌توانید به سادگی به رویاهای خود برسید، می‌توانید از پول برای رسیدن به آن‌ها استفاده کنید.

این به این معنی نیست که شما از دریافت یک چک با مبلغ قابل توجهی خوشحال نشوید یا این‌که از رشد سرمایه‌گذاری خود هیجان زده نشوید. پول محرک اصلی و منبع شادی شما نیست. اگر در زندگی خود، بر مسائلی غیر از پول تمرکز دارید، پس ثروتمند هستید.

شما به پول به چشمِ یک دوست نگاه می‌کنید

money

اکثر مردم روابط خصمانه‌ای با پول دارند. استیو سیبولد، میلیونر خود ساخته می‌نویسد:

همه ما یاد گرفتیم که پول بسیار کمیاب است، به دست آوردن آن سخت و نگه داشتنِ آن سخت‌تر است. اگر می‌خواهید شروع به پول درآوردن کنید، به این فکر که پول دشمنِ شما است، پایان دهید و به این موضوع بیاندیشید که پول یکی از بزرگترین دوستان شما است.

دلیل اصلی این‌که ثروتمندان درآمدِ بیشتری دارند، این است که آن‌ها از این‌که اعتراف کنند پول بسیاری از مشکلاتشان را حل می‌کند، واهمه‌ای ندارند. سیبولد می‌گوید:

طبقه متوسط به این موضوع فکر می‌کنند که پول یک شرِ لازمِ بی‌پایان است که باید به عنوان بخشی از زندگی همیشه آن‌را تحمل کرد. افراد طبقه بالا پول را یک منجی بزرگ می‌بینند که اگر آن‌را به اندازه کافی داشته باشند، به آرامش ذهنی از لحاظِ مالی خواهند رسید.

اگر شما  از پول نمی‌هراسید و به آن به چشم یک دوست و ابزاری برای رسیدن به خواسته‌هایتان در زندگی نگاه می‌کنید، در این بازی پیش هستید.

شما گیر نکرده‌اید

stuck

سوفیا آموروسو، میلیونر خودساخته در کتاب خود با نام "یک دختر، یک رئیس واقعی" می‌نویسد:

چیزی که من در گذر زمان فهمیدم این است که پول در بسیاری از اوقات به معنای آزادی است. اگر شما یاد بگیرید که امور مالیِ خود را کنترل کنید، آن‌گاه در شغل، مکان‌ها‌ یا روابطی که از آن‌ها تنفر دارید، تنها به دلیل این‌که قادر به پرداخت هزینه رفتن به جایی دیگر نیستید، گیر نخواهید کرد. قرار گرفتن در یک شرایطِ مالی خوب می‌تواند درهای بسیاری را به روی شما بگشاید و بودن در شرایط بدِ مالی شما را هر روز با مسائلِ نا‌خواسته روبرو می‌کند.

۱۰ فهرستی که با تهیه آن ها موفق تر خواهید بود

۱۰ فهرستی که با تهیه آن ها موفق تر خواهید بود

فهرست نویسی یکی از روش‌های مفید و موثر در موفقیت است. با این‌کار می‌توان به کارها نظم بخشید و در موقعیت‌های مختلف بسیار آگاهانه‌تر عمل کرد، اما این‌که بدانیم نوشتن چه فهرست‌هایی در اولویت است، بسیار اهمیت دارد. با ما همراه باشید تا با ۱۰ فهرستی که با نوشتن آن‌ها موفق‌تر خواهید بود، آشنا شوید.

عملکردِ ذهن انسان فوق‌العاده است و ما باید تلاش کنیم که حافظه‌ای قوی داشته باشیم تا بتوانیم به آن تکیه کنیم. بسیاری از حرفه‌ها یا سرگرمی‌های پر‌ سود به چنین چیزی نیاز دارند. بازیگران، موسیقی‌دانان و هنرمندان تمرین بسیاری می‌کنند تا اطلاعاتِ مورد نیاز کاملا در حافظه‌شان ثبت شود. به طور قطع، درهای متعددی که به روی یک آینده پر از موفقیت گشوده می‌شود، با یک حافظه قوی باز خواهد شد. اگرچه حافظه خوب ابزاری بسیار مفید است اما از شرط‌های لازم برای کسب موفقیت نیست. اگر شما حافظه‌ای قدرتمند ندارید، می‌توانید با تلاش و کوشش این کمبود را جبران کنید.

دنبال کردن اصل‌های اساسی در زندگی از طریق لیست نوشتن هنوز هم یک روش بی‌نظیر برای جایگزینی یک حافظه ضعیف است.

با یادآوری مداوم، می‌توان به طور قابل توجهی، زندگی را منظم کرد و  دیگر تحت فشارِ فراموش کردن یک مسئله قرار نمی‌گیریم و می‌توان دیدی روشن به وظایفی که باید فورا انجام شود، داشت. در این مطلب ۱۰ فهرست که با تهیه آن‌ها می‌توان انجامشان را تضمین کرد و با خیالی راحت به دنبال موفقیت و آرزو‌ها رفت را معرفی خواهیم کرد.

۱. فهرستی از اهداف

چیزی که شما با رسیدن به اهداف خود دریافت می‌کنید، اهمیتی ندارد، آن‌چه که مهم است، رسیدن به اهدافی است که دارید.

ـ زیگ زیگلار

 اهداف و آرزو‌ها

آن‌ چیزی است که به ما انگیزه حرکت می‌دهد.ما باید از خود بپرسیم که چه چیزی نیاز داریم تا واقعا احساس کنیم که کارها را کامل انجام داده‌ایم. فهرستِ اهداف باید شامل مواردی باشد که شما فرض می‌کنید با رسیدن به آن‌ها به خود احترام گذاشته‌اید. این موارد می‌تواند ثبات مالی، صاحب‌خانه شدن (هرچند کوچک)، تشکیل خانواده دادن، مستقل شدن و غیره باشد. مردم در رسیدن به اهداف معیار‌های متفاوتی دارند و این  فهرست همیشه در حال رشد است. زمانی که شما بالغ می‌شوید، این فهرست تغییر می‌کند اما مطمئن باشید که همیشه از رسیدن به اهداف موجود در فهرست احساس خیلی خوبی خواهید داشت. بدون چنین فهرستی، شما هدایت زندگیِ خود را از دست می‌دهید. همه‌ی ما به یک هدایت درونی برای رسیدن به اهداف خود داریم، یک دلیلِ خوب برای از خواب برخاستن در صبح.

۲. فهرستی از کار‌ها

شادی، پس از انجامِ یک کار آسان به سراغ ما نمی‌آید، اما رضایتِ فردی، پس از انجام یک وظیفه سخت که نهایتِ تلاش را نیاز دارد، شادی را به همراه می‌آورد.

ـ تئودور اسحاق رابین

وظایف در اصل نقاطِ اصلی جاده‌ی رسیدن به اهداف است و این فهرست باید تکمیل شود. وظایفِ جدید هرروز به وظایف ما اضافه می‌شود و این اهمیتی ندارد که شما یک کارمند، دانشجو یا برنامه‌نویس مستقل هستید. اگر چه انجام تمامِ وظایف، دشوار است اما نمی‌توان منکرِ احساس موفقیتی که از انجام یک وظیفه یا حل کردن یک مشکل به سراغ ما می‌آید، شویم. با خودداری کردن از تهیه چنین فهرست‌هایی و فهرست کار‌ها، این وظایفِ کوچک کم‌کم انباشته شده و پس از مدتی تبدیل به یک مانع بزرگ می‌شود.

اگر شما وظایف بزرگ‌تری بر عهده دارید و زمانی بیش از یک روز، یک هفته یا یک ماه برای انجام آن نیاز است، این وظایف را تبدیل به کار‌های کوچک‌تر کرده و در هر روز مقداری از آن را انجام دهید و این وظایف کوچک را در فهرستِ خود بگنجانید. زمانی که شما می‌بینید وظایف بزرگ‌تر با انجام ‌کارهای کوچک هر روزه در حال انجام و اتمام است، شما نیروی بیشتری برای پیشرفت و منبع بزرگی از انگیزه خواهید داشت. فهرست‌ها و یادداشت‌های چسب‌دار، ابزاری بسیار قوی برای افزایش بهره‌وری هستند، بخصوص زمانی که در خانه کار می‌کنیم.

در نهایت لازم به ذکر است که شما باید فهرستی از وظایفِ شخصی یا کارهایی که شما برای رسیدن به رضایت شخصی انجام می‌دهید، داشته باشید. این‌ وظایف مربوط به اهداف شخصی شما است و شور و اشتیاقِ شما را به همراه خواهد داشت، مانند نوشتن یک کتاب، کشیدن نقاشی یا پرداختن به کار‌های هنری. انجام این کار‌ها حسی بالاتر از رسیدن به موفقیت را به شما القا می‌کند. پس تمامِ تلاش خود را بکنید تا کاری انجام دهید که به آن افتخار می‌کنید.

۳. فهرستی از اطلاعات تماسِ افراد مهم

خواستارِ دوستی بودن کاری سریع است، اما دوستی میوه‌ای است که دیر به بار می‌آید.

ـ ارسطو

ممکن است شما این توهم را داشته باشید که می‌توانید تمام کار‌ها را به تنهایی انجام دهید. به‌هر حال، در بعضی موارد، یک مشارکتِ ناقص می‌تواند شکستِ بزرگی را به دنبال داشته باشد. پیدا کردن شریک و متحدانِ موافق کاری بسیار سخت است. دوستان و خانواده، به عبارت دیگر، افراد نزدیک به شما، ممکن است انتخابی مناسب برای شراکتِ کاری نباشند. اگر تمایل دارید که با کسی واردِ شراکت شوید، ابتدا مطمئن شوید که شخص مقابل هم، برای انجام این‌کار به اندازه شما تمایل دارد. گام‌هایی آهسته بردارید و سعی کنید که میزان قابلیت اعتمادِ شریک خود را دریابید.

در طول زندگی، ما با افراد توانمند، ماهر و مستعد ملاقات می‌کنیم. کسانی که سررشته و مهارت آن‌ها ممکن است بسته به مسیرِ کاری شما،  در آینده به درد بخورد. پس زمانی که این افراد نیاز به کمک دارند، در کمک و دست‌گیری آن‌ها تردید نکنید. نکته اینجاست: فهرستی ویژه از افراد مهم مثل برنامه نویسان قابل اعتماد، وکلا، خدمتکاران و... بنویسید تا ‌همیشه به یادِ آن‌ها باشید، نه تنها زمانی که به آن‌ها نیاز دارید. 

نیاز است که شما روابط طبیعی و سالم خود را حفظ کنید و هر زمان که این افراد نیاز به کمک داشتند، به یاری آن‌ها بشتابید. اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم، ساختن دوستی‌های قوی کاری بسیار سخت است اما داشتن آشنایان مهم و تبدیل شدن به یک آشنای مهم برای دیگران، امکان‌پذیر است.

با نداشتن چنین فهرستی، شما خود را نسبت به مشکلاتِ آینده آسیب‌پذیر می‌کنید. علاوه بر این مطمئن شوید که به‌خوبی از این فهرست مراقبت می‌کنید، زیرا در صورت از دست دادن اطلاعاتِ تماس با افراد مهم، به دست‌ آوردن دوباره این اطلاعات تا حدی دشوار باشد.

۴. فهرستی از هزینه‌ها

یک انسان عاقل باید پول را در سرِ خود نگاه دارد، نه در قلبش.

ـ جاناتان سویفت

این ممکن است که یک توصیه بسیار مادی باشد که اغلب اوقات هم نادیده گرفته می‌شود. همان‌طور که همه ما می‌دانیم، دو نوع هزینه وجود دارد. هزینه های ضروری مثل قبض، مالیات و مواد غذایی و هزینه‌هایی که صرف مقاصد شخصی می‌شود. یک درجه از خویشتن‌داری وجود دارد که اکثر ما آن را کم داریم،  به همین‌دلیل از داشته‌هایمان رضایت کافی  نداریم.

اگر بخواهیم واضح‌تر بگوییم، ما با خواسته‌هایمان مانند نیاز رفتار می‌کنیم و اولویت و ضرورت را در نظر نمی‌گیریم. البته این ممکن است کمی اغراق‌آمیز باشد ولی حقیقت این است که فشار از سوی فرهنگ مصرف‌کنندگی به ما وارد می‌شود و این فشار در نهایت به ما غلبه می‌کند و نتیجه خریدی است که قادر به پرداخت آن نیستیم. اگر ما فهرستی صحیح داشته باشیم، می‌‌توان از این خرید‌های غیرضروری جلوگیری کرد. این فهرست می‌تواند به یک یادآور همیشگی تبدیل شود که به ما یادآوری کند که چه چیزی را واقعا نیاز داریم.

با تهیه فهرستی از هزینه‌های ماهانه که موظف به پرداخت آن‌ها هستیم، ما دید کلی‌ای نسبت به مقدار پولی که در دسترس است، پیدا می‌کنیم. از سوی دیگر، بدون چنین فهرستی که با محاسبات دقیق پر شده‌ است، ما تمایل بیشتری به ولخرجی و تراشیدن هزینه‌های بیهوده داریم و این کار باعث می‌شود که قبض‌های ما انباشته شود.

بنابراین با این‌کار از شکست در مدیریت پول جلوگیری می‌کنیم. مدیریت صحیح سرمایه یا اولویت‌بندی هزینه‌های زندگی یک مسئولیت مهم است که بلوغ فکری را نشان می‌دهد. موفقیت معمولا با مقدار ثروت اندازه‌گیری می‌شود و بدون مدیریت کردن هزینه‌های زندگی، شما از جمع‌شدن پولِ خود جلوگیری می‌کنید.

۵. فهرستی از ابزار‌های مفید

اگر شما از آن دسته افرادی هستید که می‌خواهید به رویاهای خود رنگ واقعیت ببخشید، باید بسیار آگاهانه و مبتکرانه عمل کنید تا مطمئن شوید که به خواسته‌های خود می‌رسید.

ـ ون دیزل

جامعه امروزه به مقدار زیادی به تکنولوژی وابسته است. ما از طریق تکنولوژی اطلاعات را مبادله می‌کنیم، محاسبات را انجام می‌دهیم و زمان را مدیریت می‌کنیم. این سطح از اعتماد همیشه خوب نیست. اگر اتفاقی برای تلفن همراه یا رایانه شخصی ما بیافتد، می‌تواند شکستی بزرگ باشد که توانایی‌های ما را به خطر می‌اندازد. همان‌طور که پیش از این گفتیم، از دست دادن اطلاعات تماس افراد مهم مشکل‌ساز است. اما از دست دادن تلفن همراه یا کامپیوتر شخصی می‌تواند به مراتب بدتر باشد چرا که ممکن است کار و موقعیت شما به خطر بیافتد.

ابزارِ مفید تنها در هنگام نجات از شرایطِ سخت کاربرد ندارند، بلکه آن‌ها باعثِ آسان‌تر شدنِ کار شما می‌شود. با فعالیت مفید و داشتن سر‌رشته بیشتر شما یک قدم به موفقیت نزدیک‌تر می‌شوید. استفاده از برنامه‌های صحیح و ابزار درست، می‌توان  عدم مهارت در بعضی زمینه‌های خاص را جبران کند و یا به سادگی به ما کمک می‌کند که کارها را به موقع انجام دهیم. داشتن یک فهرست از ابزار مفید می‌تواند در هنگام روبرو شدن با مشکلات رایج، بسیار سودمند باشد. به عنوان مثال پیدا کردن یک رستوران خوب برای یک ملاقات مهمِ کاری یا رانندگی در یک شهر غریبه، مدیریت کارها، یادگیری و حتی ابزارِ مفیدی که به شما کمک می‌کنند وسایل دزدیده‌ شده خود را بیابید.  

اگرچه این فهرست به اندازه فهرست‌هایی که نام‌ برده شد اهمیت ندارد، اما نمی‌توان انکار کرد که استفاده از آن‌ در حین نیاز می‌تواند در صرفه‌جویی زمان کمک بسیاری کند. اینترنت دریایی بی‌کران از ابزار‌های مفید و غیر مفید است. با فیلتر کردن ابزار‌های غیر‌مفید و ناکار‌آمد، دیگر زمانی را برای جستجوی بی‌شمار صرف نمی‌کنید تا ابزار مورد نیاز خود را در هنگام مشکل بیابید.

 ۶. فهرستی از پیشرفت‌های شخصی

اگر در یک دقیقه شما چیزی فرا نگیرید، من معتقدم که شما مرده‌اید.

ـ جک نیکلسون

عاقلانه است که در نظر بگیریم این کار غیر ممکن است ولی اهمیت یادگیری به حدی است که  لازم است که همیشه این موضوع را به خاطر داشته باشیم. درست است که همه ما از کاستی‌های خود آگاهیم و اگر از همه آن‌ها آگاه نیستیم،  بهتر است حداقل از تعدادی از این کمبودها با خبر باشیم. در مورد خود فکر کنید و یک فهرست از چیزهایی که دوست دارید تغییر دهید یا بهبود دهید، تهیه کنید و در نظر بگیرید که چگونه می‌توان این تغییرات را عملی کرد. با در نظر گرفتن این حقیقت که نزدیکانتان هرگز شما را تحت فشار قرار نمی‌دهند تا تغییر کنید، برای این‌کار نیاز دارید که تلاشِ مداوم داشته باشید، تا به تغییراتِ دلخواهتان برسید.

فهرستِ پیشرفت‌ها باید شامل تغییراتِ فیزیکی، تغییرات روحی، ترک کردن عادات، بد و ... باشد. هیچ کس از شما انتظار ندارد که به طور کامل و در مدت کوتاهی تغییر کنید اما تصمیم‌گیری برای تغییر در یک مدت طولانی  و تغییر در این دوره به مراتب آسان‌تر است. این فهرست وجود دارد تا به شما یادآوری کند کدام پیشرفت در اولویت است و پس از تکمیل هر کدام از این پیشرفت‌ها، اعتماد به نفس خود را بالا‌تر ببرید. خودداری از تغییر هم می‌تواند منجر به عدم اعتماد به نفس و افسردگی شود یا این‌که شما را به انسان خود رای و خود شیفته‌ای تبدیل می‌کند، که تحمل او سخت باشد. هر کدام از این دو نشانه شما را از مسیر موفقیت دور می‌کند.

۷. فهرستی از ایده‌های خلاقانه

به جایی نروید که مسیر منتهی می‌شود، بلکه به جایی بروید که هیچ مسیری ندارد و دست از دنبال کردن بردارید.

ـ والدو امرسون

در طول تاریخ، افرادی که تاثیر قابل توجهی بر جهان داشته‌اند، کسانی هستند که تفکری انقلابی داشته‌اند. کسانی که جراتِ به چالش کشیدن نظم پابرجا و تغییر وضعیت موجود را داشته اند. برای این‌که یک ایده خلاقانه نامیده شود، نیاز است که جدید باشد، نیاز است که تغییر ایجاد کند و نیاز است که به نوعی مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال، اختراعِ چیزی برای کمکِ آنلاین به معلولین یا تایپ آسان برای این قشر از جامعه. به این ترتیب افرادی که دارای معلولیت هستند می‌تواند وبلاگ داشته باشند یا تبدیل به نویسندگانی خلاق شوند و بخشی از ذهن خود را به جهان نشان دهند. بنابراین یک صفحه کلید خلاقانه می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا از طریق زبان خود تایپ کنند. اما این‌ کار نیاز به تخصص دارد و قبل از اجرای چنین ایده‌ای، باید تمام جوانب را سنجید.

هر زمان که یک ایده جدید به ذهنِ شما می‌رسد، آن‌ را یادداشت کنید و بعد در اینترنت جستجو کنید تا متوجه شوید که آیا این ایده مورد نیاز و خلاقانه است یا این‌که قبلا اجرا شده است یا خیر. زمانی که این فهرست شروع به رشد کرد، شما باید نگاهی دقیق به آن بیاندازید تا ببینید که آیا به بررسی بیشتر نیاز دارد یا نه. ایده خود را با یک فردِ دیگر در میان بگذارید تا متوجه شوید که چه چیزی نیاز است تا به ایده خود تحقق ببخشید. در بسیاری از موارد، این روش چگونگی ایجاد خلاقیت توسط افراد موفق را توجیه می‌کند. باقی مردم مطمئن هستند امکان این‌که مردم تحت تاثیر نوآوری شما قرار نگیرند، بسیار زیاد است. اما هرگز به خود اجازه ندهید که با افکارِ خود دلسرد شوید. در نهایت پشتکار نقشی اساسی در این میان بازی می‌کند. بر افکاری که ذهن شما را خلا‌ق‌تر می‌کند اهمیت دهید و بر روی آن‌ها تمرکز کنید. این کار ذهن شما را مشغول می کند. این که اجازه دهید ایده‌‌های خوبِ شما از بین بروند، یک پتانسیل هدر رفته است که می‌توانست پیشرفت شما را به دنبال داشته باشد.

۸. فهرستی از برنامه‌های آینده

آینده نامشخص بوده اما پایان همیشه نزدیک است.

ـ جیم موریسون

همه ما جملاتی چون "فردا یک راز است"، "برای امروز زندگی کن" و "تو نمی‌توانی آینده را تغییر دهی"،  را شنیده‌ایم. اما بسیاری با چنین دیدگاهی به طور سخت مخالف هستند. البته می‌توان با این موافق بود که در شرایطی خاص، برنامه‌ریزی برای آینده، کاری بی فایده است اما این‌‌که اصلا به فکر برنامه‌ریزی نباشیم هم کاری غلط است. هر انسانی نوعی برنامه‌ریزی دارد. مشکل، ترس  و تردیدی است که ما را از عمل کردن بازمی‌دارد.

برای این‌که مصمم‌تر عمل کنید، فهرستی از برنامه‌های آینده خود تهیه کنید. این لیست بسیار مشابه لیستِ اول یعنی فهرست اهداف است. تفاوت این دو در این است که فهرست برنامه‌ها وارد آینده شخصی شما نمی‌شود. در عوض لیستی از اتفاقاتِ مهم آینده است. تغییرات مهم در قانون یا روند آینده، نرم‌افزار‌های مفید و.... این لیست شما را مطلع و آماده نگه می‌دارد. به روز ماندن کمک بسیاری در حرفه‌ شما خواهد داشت.

۹. فهرستی از برنامه‌های احتمالی

اگر برای باران دعا می‌کنید، باید با گل و لای هم کنار بیایید، چرا که بخشی ار باران است.

ـ دنزل واشنگتن

هر عمل، واکنشی برابر و در خلاف جهت خواهد داشت و به این معنی است که شما نمی‌توانید هیچ کاری را انجام دهید که عواقبی به دنبال نداشته باشد. هر تلاشی برای موفق شدن، موانع یا خطراتی را به همراه خواهد داشت.  حتی اگر خطرات اجتناب‌ناپذیر باشند، آماده‌بودن برای عواقبِ کار همیشه مهم و مفید است. وقتی که شما برای انگیزه‌های تجاری خود برنامه‌ریزی می‌کنید یا زمانی که برنامه‌ریزی می‌کنید که در کاری سرمایه‌گذاری کنید، حتما یک فهرست از نتایج منفی و مثبتِ این‌ کار تهیه کنید. تهیه یک لیست از اتفاقاتِ  احتمالی و ناخوشایند موجود در مسیر هم ضروری است. در اتفاقی که جنبه‌های مثبت بر جنبه‌های منفی غلبه می‌کنند، شما می‌توانید به آینده موفق دلگرم‌تر باشید.

تلاش کنید که همیشه برای واکنشِ کار‌های خود و آسیب‌های احتمالی آماده باشید.  اگر احتمالات را در نظر نگیرید، باید گفت که بی‌احتیاط عمل کرده‌اید و کاملا واضح است که این‌ کار، در مغایرت با پیشرفت و موفقیت است. تنها زمانی از روی حدس و گمان دست به عمل بزنید که هیچ گزینه دیگری ندارید.

۱۰. فهرست تجارب و پیشرفت‌هایی که امیدوارید در طول زندگی و قبل از مرگ به دست آورید

تلخ‌ترین اشک‌هایی که بر روی مزار‌ها ریخته می‌شود، به خاطر حرف‌هایی است که گفته نشده و کارهایی است که انجام نشده است.

ـ هریت بیچر استو

در نهایت، یاد بگیرید که به دنبال تجربه کردن چیزهایی که زندگی به شما پیشنهاد می‌دهد، بروید. این کار به شما نیرو می‌بخشد و حسرت و پشیمانی شما را به حداقل می‌رساند. یکی از دلایل اصلی که ما می‌خواهیم موفق شویم، در حقیقت رسیدن به رویاهایمان و یا کامل کردن لیستِ آرزو‌های قبل از مرگ است. تا زمانی که پیر شدیم و به گذشته خود فکر کردیم، لبخند بزنیم و از گذشته خشنود باشیم، نه این‌که حسرت بخوریم و اخم‌هایمان را در هم کشیم.

آزادانه هر چیزِ غیرممکنی را هم در این لیست قرار دهید و بهترین گزینه بعدی را با خلاقیت انتخاب کنید. زمانی که در زندگی به یک نقطه دشوار رسیدید، نگاهی به این لیست کنید و ببینید که کدام یک از موارد از همه محتمل‌تر است تا انجام دهید. با این‌کار نیروی از دست رفته خود را  بازخواهید یافت و  دوباره به رفتن در مسیرِ خود ادامه خواهید داد.

15 توصیه برای استفاده‌ بهینه زندگی جوانان 20 تا 30 سال

بر اساس باور بسیاری، دهه‌ی بیست زندگی انسان تکرارنشدنی است. ۲۰ تا ۳۰ سالگی زمانی است که در آن روند کلی زندگی بسیاری از ما تعیین می‌شود. مسلما تصمیم‌هایی که می‌گیریم و کارهایی که انجام می‌دهیم نیز در شکل‌گیری این روند موثر هستند. در این گزارش به ۱۵ مورد از پیشنهادهایی می‌پردازیم که برای کمک به استفاده‌ی بهینه از این سال‌ها از سوی افراد گوناگون ارایه شده است.

۱. وقت خود را تلف نکنید

زمان

وقت خود را تلف نکنید، چون همه چیز با زمان ساخته می‌شود. این توصیه‌ی بنجامین فرانکلین در آن زمان یک توصیه‌ی بسیار خوب بوده است. البته در حال حاضر هم یک توصیه‌ی بی‌همتاست و مهم نیست که چند سال داشته باشید.

اما شاید دهه‌ی ۲۰ زندگی شما به طور ویژه‌ای یک زمان بسیار مهم در زندگی هر فرد است. بسیاری افراد این سال‌ها را به عنوان سال‌های سازنده‌ی زندگی به شمار می‌آورند و عاداتی که شما در این دوره پیدا می‌کنید، می‌توانند در بقیه‌ی عمرتان نیز ادامه یابند.

بنابراین پرسشی که مطرح می‌شود این است که بهترین راه برای صرف این زمان چیست؟ ما با بررسی برخی گفتگوها و نظرخواهی‌ها مجموعه‌ای از توصیه‌ها را برای شما در موارد بعدی فهرست کرده‌ایم.

۲. روی مهارت‌های مهم زندگی کار کنید

مهارت

تعدادی از مهارت‌ها در زندگی هستند که افراد باید در آن ماهر شوند و دهه‌ی ۲۰ زندگی مسلما بهترین زمان برای شروع و تمرین است. بدون فشار پدر و مادر یا مدرسه برای ایجاد انگیزه در خودتان، لازم است که شما ایجاد نظم و انضباط را تمرین کرده و در خودتان برای یادگیری ملزومات زندگی شور و هیجان کافی ایجاد کنید.

این مهارت‌ها می‌توانند شامل موارد گوناگونی از صبر و شکیبایی و توانایی نه گفتن تا زندگی متناسب با ثروت و درآمد خودتان و همچنین عادات غذایی مناسب باشند.

۳. روزانه از خودتان سوالاتی بپرسید

پرسش روزانه

بنجامین فرانکلین روز خود را با یک پرسش آغاز می‌کرد و هر روز را با یک سوال به پایان می‌برد. وی در صبح از خود می‌پرسید که «امروز چه کار خوبی باید انجام دهم؟» و پرسشش در پایان روز این بود که « امروز چه کار خوبی توانستم انجام دهم؟». در واقع، بسیاری از متفکران بزرگ از ایده‌ی پرسش از خود به طور مداوم استقبال کرده‌اند. برای مثال آلبرت اینشتین گفته است:

از دیروز یاد بگیرید، برای امروز زندگی کنید و به فردا امیدوار باشید. نکته‌ی مهم این است که دست از پرسش کردن برندارید.

البته، عادت دادن خودمان به پرسش اغلب کار دشواری است و صحبت از آن راحت‌تر است. زیرا ما اغلب ترجیح می‌دهیم که از روبرو شدن با پرسش‌های دشوار اجتناب کنیم. جان دیویی به عنوان یک فیلسوف و روانشناس در کتاب سال ۱۹۱۰ به نام «چگونه فکر می‌کنیم؟» توضیح می‌دهد که تفکر بازتابنده شامل غلبه بر تمایل ما برای قبول همه چیز به صورت ظاهری و تمایل به تحمل ناآرامی روانی است.

اما تحمل این ناراحتی مسلما ارزش سختی را دارد، زیرا می‌تواند به افزایش اعتماد به نفس لازم برای عملکرد بهتر در کار و زندگی روزمره منجر شود.

سوالاتی که می‌توانیم از خود بپرسیم می‌تواند همانند سوال استیوجابز با عنوان «اگر امروز آخرین روز زندگیم بود، آیا همچنان کاری را انجام می‌دادم که اکنون در حال انجامش هستم؟

۴. مطالعه کنید

مطالعه

دیپاک مهتا گفته است:

هیچ چیزی نمی‌تواند به اندازه‌ی مطالعه به شما کمک کند.

او طیف گسترده‌ای از کتاب‌ها را پیشنهاد می‌کند، از داستان‌های نوجوانان و کتاب‌های قانون تا دیکنز و تزو همگی برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تقابل دیدگاه‌های مختلف می‌تواند مفید باشد. وی همچنین توصیه می‌کند:

هرگز از این نترسید که با ایده یا دیدگاهی روبرو شوید که در تضاد بنیادی با دیدگاه شما باشد.

جرمی آلیسون باور دارد که خواندن همچنین یک روش بسیار خوب برای تمرین دادن ذهنتان است. چرا که این کار تقریبا تمام زمینه‌های ذهن را فعال می‌کند. ذهن در واقع یک ماهیچه است. اگر شما از آن استفاده نکنید، به مرور زمان تحلیل می‌رود.

۵. اقدامات پیشگیرانه برای حفظ سلامتی بدن

سلامتی

فرانچسکو وانگ  می‌نویسد:

 سرمایه‌گذاری روی زمانی برای مراقبت از سلامت خودتان، قطعا باعث می‌شود که شما، به معنای واقعی کلمه عملکرد بهتری را در روزها، ماه‌ها و سال‌هایی از زندگی که پیش رو دارید، داشته باشید. ولی اغلب ما زمانی به فکر حفظ سلامتی خود می‌افتیم که با یک هشدار یا اعلام خطر ناگهانی مواجه شویم.

او پیشنهاد می‌دهد که به جای این رویه‌، فعالانه وقت خود را برای سلامت خودتان اختصاص دهید. این کار را می‌توانید با خوب غذا خوردن، ورزش منظم، خواب کافی، ویزیت پزشک به طور مرتب و مراقبت از سلامت عاطفی، روانی و معنوی خود انجام دهید.

۶. زمانی را برای کاستن از تنش‌ها و بررسی مسیرتان اختصاص دهید

کاهش تنش

وانگ از یک مطالعه‌ به نام «انسان خوب» که در دانشگاه پرینستون در سال ۱۹۷۳ انجام شده بود نقل قول می‌کند. این مطالعه نشان داده است که عجله و شتاب تاثیر بزرگی بر تصمیم ما برای اینکه آیا می‌خواهیم به یک فرد مجروح در مسیرمان کمک کنیم یا خیر دارد. تنها ۱۰ درصد از کسانی که عجله داشتند برای کمک به فرد مجروح توقف کردند. این در حالی بود که ۴۵ درصد از کسانی که تا حدودی عجله داشتند نیز برای کمک توقف کردند و ۶۳ درصد کسانی نیز که در کل عجله و شتابی در مسیرشان نداشتند تصمیم گرفتند تا برای کمک به فرد مجروح مورد آزمایش توقف کنند. وانگ چنین می‌گوید:

می‌توان نتیجه گرفت که عجله و شتاب شاید شما را از تبدیل شدن به فردی که می‌خواهید باشید باز دارد؛ برای مثال داشتن خصلت مهربانی و کمک به یک فرد آسیب‌دیده. در نظر گرفتن مقدار نسبتا زیادی از زمان‌های کاهش تنش در زمان‌بندی‌هایتان‌ می‌تواند شما را از سندرم عجله‌ی دایمی محفوظ نگه دارد که این دستاورد مسلما یک سرمایه‌ی ارزشمند برای شما و همچنین برای کسانی که در اطراف شما هستند به شمار می‌رود.

۷. یک فعالیت اجتماعی و خارج از ناحیه‌ی امن خود انجام دهید

فعالیت متفاوت

مهم نیست که بخواهید به یک کتابخانه‌ی عمومی بروید، یا اینکه وقتی را برای یک برنامه‌ی موسیقی یا کنسرت یا هر گردهمایی دیگری اختصاص دهید. مهم این است که سعی کنید گاهی اوقات از قید خودتان آزاد شوید و با افراد جدیدی خارج از دایره‌ی دوستان همیشگی‌تان آشنا شوید و تلاش کنید تا خود را از اضطراب اجتماعی آزاد کنید. یکی از موضوعات مهم این است که بتوانید در دهه‌ی بیست زندگی خود به آسایش و راحتی بیشتری در معاشرت با دیگران برسید. هانتر مک‌کورد (Hunter McCord) می‌نویسد:

 می‌دانم که پس از دوران دانشگاه، گروه‌های اجتماعی انسان تغییر می‌کند. اما پیوستن به سازمان‌ها و مجموعه‌های مختلف کمک می‌کند تا دایره‌ی دوستان خود را گسترش دهیم.

 افزایش تعداد دوستان و افراد مورد علاقه و گذراندن مقداری وقت با آن افراد مسلما چیزی نیست که از انجام آن پشیمان شوید. من هرگز از هیچ کسی نشنیده‌ام که در پایان زندگی خود از گذراندن وقتش با دوستان و افراد مورد علاقه‌اش پیشمان یا ناراحت بوده باشد.

 ۸. سرگرمی جدید برای خود ایجاد کنید

سرگرمی

در حالی که استرس‌های زندگی روزمره در دهه‌ی بیست زندگی به اوج خود خواهند رسید، اما مهم است که توجه و اهمیت دادن به سلامت فکر و ذهن خود را فراموش نکنید. مهتا پیشنهاد می‌دهد که انجام برخی سرگرمی‌هایی که ذهن انسان را به فعالیت وادار می‌کنند؛ فعالیت‌هایی همانند بازی شطرنج، بازی‌های فکری یا حل معما و پازل می‌تواند ذهن شما را تیز و آماده نگه دارند. این مشغولیت‌ها همچنین می‌توانند یک تمرین خوب و خلاقانه برای دریافت نتیجه‌ی مطلوب در حین استراحت ذهنی یا ریلکسیشن باشد.

 ۹. زمانی را برای خودتان اختصاص دهید

زمان

گفته می‌شود که صرف نیم ساعت در روز به تنهایی می‌تواند برای شناخت بهتر خودتان بسیار مفید باشد. تونیا تورپین باور دارد که آگاه شدن به طور فعال از تحولات و تغییرات درونتان تنها روش کارآمد برای فهم و دریافت بهتر از خودتان است.

 ۱۰. در فعالیت‌های هدفمند نقش داشته باشید

فعالیت هدفمند

 هایدی مک‌دونالد نوشته است:

شما هرگز این مقدار سرشار از انرژی را نخواهید داشت. سلامتی موهبت بزرگی است. احتمالا دیگر این مقدار از زمان قابل استفاده را نیز دوباره در زندگی به دست نخواهید آورد. پس بهترین استفاده را از آن ببرید. این بهترین شانس شما برای ایجاد تفاوت در جهان است.

 ۱۰. شروع به ذخیره برای آینده کنید

ذخیره برای آینده

جرمی آلیسون می‌گوید:

زیبایی پس‌انداز برای دوران بازنشستگی در دهه‌ی بیست زندگی در بهره‌ی مرکب نهفته است. حتی اگر امروز فردی یک حساب برای بازنشستگی باز کند و هر ماه ۵ دلار به آن اضافه کند، تاثیر بهره‌ی مرکب در آن طی یک یا دو دهه‌ی اضافی می‌تواند به معنای واقعی کلمه به معنی تفاوتی به میزان صدها هزار دلار در مبلغی باشد که شما برای دوران بازنشستگی خود می‌توانید داشته باشید.

 به طور مشابه، تانومی روی پیشنهاد می‌دهد که زندگی سرگرم‌کننده‌ای داشته باشید، اما در عین حال صرفه‌جویانه زندگی کنید و مقداری پول را برای پرداخت بدهی‌هایتان به صورت ماهانه اختصاص دهید. شاید شما به انجام این صرفه‌جویی‌های روزانه صاحب خانه نشوید؛ اما شاید وام‌های دانشجویی و سایر وام‌ها شما را از داشتن خانه باز دارند.

 ۱۱. نسبت به وقایع و رویدادها آگاه‌تر باشید

افزایش آگاهی

پیشنهاد می‌شود که همواره باید اخبار و رویدادها را دنبال کنیم تا بتوانیم برهان‌های هدفمندی را در ذهن خود بپرورانیم. به احتمال زیاد شما شور و شوق لازم را پیدا خواهید کرد؛ خواه اینکه برهان‌های مورد نظر از مواردی باشند که واقعا به آن علاقه‌ دارید، خواه اینکه در زمینه‌هایی باشد که فکر می‌کنید می‌توانید به آن نیز نگاهی بیندازید. سانجی کادل توصیه می‌کند که در مورد منبعی که اطلاعات را از آن می‌گیریم باید احتیاط کنیم. وی توصیه می‌کند:

نباید هر چیزی را که در اینترنت وجود دارد به راحتی باور کنیم. مقداری پژوهش و تحقیق کنید و سپس نتیجه بگیرید که مطلب مورد نظر در کجا تایید یا تکذیب شده است.

۱۲. شکست را تجربه کنید

شکست

آرپیت ستی باور دارد که شکست خوردن به غیر از سنین نوجوانی شاید بهترین راه برای ساختن یک انسان بالغ باشد. هرچقدر که بیشتر شکست می‌خوریم، به همان اندازه چیزهای بیشتری می‌آموزیم.

 شما هرگز انرژی یا توانایی برای اندیشیدن را به میزان دهه‌ی بیست زندگی خود نخواهید یافت و همچنین شما هرگز آسیب‌پذیر‌تر از این سن نخواهید بود. بنابراین این دوره‌ی زمانی بهترین دوره از زندگی شما برای گسترش مرزهای ذهنی خود و بازیابی از شکست‌هایی است که طبیعتا با پذیرش ریسک‌هایی گوناگون، مواجهه با آنان دوری‌ناپذیر بوده است.

 دانستن اینکه چه کارهایی را می‌توانید انجام دهید و اینکه از کدام شکست‌ها می‌توانید خود را بازیابی کنید، شاید بتواند در ادامه‌ی عمرتان شما را فرد موفق‌تری کند.

 ۱۳. وقایع هفتگی خود را بررسی کنید

هفته

کرت بیورز باور دارد که بازبینی هفتگی وقایع و کارها می‌تواند یک عادت عالی و مفید باشد. او توصیه می‌کند که ما سه مورد را بررسی کنیم:

۱. در هفته‌ای که گذشت چه اتفاق‌های خوبی روی دادند؟ وقتی که پاسخ دادیم می‌توانیم خوشحال شویم و به سراغ سوال دوم برویم.

۲. کدام وقایع به خوبی پیش نرفتند؟ باید این موارد را متوقف کنیم یا اینکه بر مشکلات پیرامون آنها غلبه کنیم و در صورتی که همچنان مشکل‌ساز باشند شاید بهتر باشد آنها را از دایره‌ی فعالیت‌هایمان حذف کنیم.

۳. بر پایه‌ی پاسخ‌های داده شده، چه تغییراتی نیاز است صورت دهیم تا هفته‌ی بعد از همه نظر بهتر شود؟

 ۱۴. سفر کنید

سفر

مهم نیست که چقدر در دهه‌ی بیست زندگی سفر کنید. مهم این است که چگونه سفر کنید. سعی نکنید که یک توریست صرف باشید. سفرکننده باشید. این باعث می‌شود تا گستره‌ی دید شما افزایش یابد و به شما کمک می‌کند تا پی ببرید که دنیای ما در عین بزرگی و وسعت تا چه اندازه نیز کوچک است.

 نکته‌ی کلیدی در سفر به باور آلیسون، تجربه‌ی رویدادها و مسایل جدید است. در این مسیر متوجه می‌شوید که دنیای بسی بزرگتر هم در خارج از منطقه‌ی خودتان وجود دارد. در مورد فرهنگ‌های دیگر یاد بگیرید. غذاهای جدید را امتحان کنید. شما به راستی از آنچه که به دست خواهید آورد، شگفت‌زده خواهید شد. ماریو هاری پیشنهاد می‌دهد که سفر با افراد غریبه را نیز امتحان کنیم. وی نوشته است:

طرز فکرهای افراد گوناگون را تجربه کنید و اگر احساسات آنها را با دقت بررسی کنید، شما به یک شهود کلی در مورد آنچه که هر کس به دنبالش است خواهید رسید.

 ۱۵. مهارت‌ها و کارهای خود را با هم ترکیب کنید

داستین گریس سال گذشته طی سخنرانی‌های TEDx خود گفت:

مردم آرزوی یک زندگی به یاد ماندنی را دارند و این واقعیت غم‌انگیز هم وجود دارد که بسیاری از ما به این آرزو نمی‌رسیم.

 گریس به مدت دو سال در سراسر جهان سفر کرده است. او می‌گوید در طول این سفرها آموخته است:

زندگی تعداد روزهایی نیست که صرفا به عنوان یک موجود زنده سپری می‌کنید. بلکه به مفهوم روزهایی است که بعدها در یادتان خواهند ماند.

 به باور او، نکته‌ی کلیدی برای داشتن یک زندگی به یاد ماندنی این است که از چارچوب زندگی روزمره و یکنواخت خود را آزاد کنیم و هر روز به دنبال تغییر و بهبود باشیم و فعالیت‌های روزمره‌ی خود را طوری تنظیم کنیم که از اتلاف هر یک از روزهای زندگیمان جلوگیری شود.


منبع businessinsider